ده سال پیش ، شخصیت هایی در قالب یک فیلمنامه خلق شد . اتفاقی که در فیلمنامه می افتاد ، همان روز ها و در همان فیلمنامه تمام شد اما انگار شخصیتهای خلق شده نمی خواستند تمام شوند . در تمام طول این سالها در ذهن من زنده ماندند و زندگی کردند ، با من بزرگ شدند و مدارا کردند و تجربه کردند تا : در تاریکی ...
حالا که نگاه می کنم ؛ تنها نقطه ی اشتراک فیلمنامه ی ده سال پیش و درتاریکی امروز تنها یک سه تار است و بس . سه تاری که همیشه برای من نماد عشق و حال و هوای کودکی بوده و هست .

سه تار را با آواز بی قرار می شناسم ...