ترجیح دادم متن بی درد سر اجرا کنم
كيميا امينيان
تماشاگراني كه بعد از تماشاي نمايش«هي مرد
گنده گريه نكن» براي گروه اجرايي
كف ميزنند احتمالا هرگز تصور نميكردند براي اينكه بار ديگر براي جلال
تهراني و بازيگرانش دست بزنند، بايد هفت سال منتظر بمانند. هفت سال پيش در
چنين روزهايي بود كه تهراني نمايش«هي مرد گنده...» را اجرا كرد و پس از آن
هفت سال تمام هيچ نمايشي را به صحنه نبرد. شايد خود او هم باورش نميشد
غيبتي چنين طولاني در تئاتر داشته باشد.
اما
تهراني كه براي اجراي نمايش «هي مرد گنده...» خيلي دردسر كشيد به استراحتي
هفتساله تن داد؛ استراحتي كه بخشي از آن خودخواسته هم نبود. اين هنرمند
بيسروصداي تئاتر سال 84 هم در يكي از همان گفتوگوهايي كه بالاخره به
انجام آنها تن ميدهد، اعلام كرد، ميخواهد دوباره نمايش«مخزن» را اجرا
كند؛ همان نمايشي كه خيليها تهراني را با او ميشناسند و به نوعي معرف او
به جامعه تئاتري بوده است. قرار بود اين نمايش اسفند سال 84 در تالار مولوي
به صحنه برود اما در اين تالار، نمايشي ديگر اجرا شد تا طلسم دوري جلال
تهراني از تئاتر هفتساله شود... .
تهراني در اين مدت گرچه نمايشي را اجرا
نكرده اما از نوشتن دور نبوده است. او گرچه نمايشنامههاي ديگري نوشت اما
باز هم ترجيح داد تا يكي از نمايشنامههاي قبلياش را به صحنه بياورد.
آنچنانكه خودش ميگويد: «نمايش «مخزن» در اين 10 سال در جشنوارههاي مختلف
و در شهرهاي گوناگون اجرا شده است. نمايشنامهاش چاپ شده و دوباره قرار
است منتشر شود. ضمن اينكه با اين تفاسير احساس كردم با مشكلاتي مانند نظارت
و مميزي روبهرو نميشود چون هيچ وقت حوصله سر و كله زدن با اين بخش تئاتر
را نداشتهام بنابراين ترجيح دادم متني را انتخاب كنم كه بدون دردسر اجرا
شود.»اما اينها همه دلايل جلال تهراني براي اجراي دوباره نمايش«مخزن» نيست. او
حتي در دورهاي كه نمايش«تكسلوليها» را تمرين ميكرد، از علاقه و تصميمش
براي اجراي دوباره «مخزن» سخن گفته بود. اجراي «مخزن» به دليل تداخل با
نمايش ديگر تهراني، «نه فر تي تي» ناتمام مانده و چيزي در دل گروه اجرايي
اين نمايش مانده بود كه كارگردان را وادارد دوباره به اجراي آن فكر كند و
اين دغدغه هميشگي اين هنرمند تئاتر بود. از سوي ديگر تماشاگران بسياري
بودند كه بعد از «مخزن» كارهاي تهراني را دنبال كرده بودند؛ همانها كه با
اجراي «نه فر تي تي» در تئاترشهر يا «تكسلوليها» در تالار مولوي يا «هي
مرد گنده گريه نكن» در تالار اصلي تئاترشهر به طرفداران اين هنرمند اضافه
شده بودند و يكي از پرسشهاي تكراري اينها در تمام اين سالها اين بود «آيا
دوباره «مخزن» را اجرا ميكنيد؟»
مجموعه اينها جلال تهراني را وادار كرد
تا دوباره گروهش را خبر كند. مثل هميشه اعضاي ثابت گروه آماده بودند تا با
كارگردانشان همراه شوند. دوباره امير قنبري، مجيد آقاكريمي و محمدصادق
ملكي آمدند تا بار ديگر «داداش، داداشي و آقام» را به صحنه بياورند. پگاه
خورطلب دستيار ثابت كارگردان هم آمد تا مثل هميشه مايه دلخوشي گروه باشد و
حالا اين گروه جوان آخرين مراحل تمرين نمايش را پشت سر ميگذارند تا از 25
دي بار ديگر به صحنه بروند. اما زمان اين اجرا هم چيزي شبيه نمايش «هي مرد
گنده...» است كه به دليل همزمان شدن با جشنواره تئاتر فجر تنها به مدت 11
شب ميهمان تالار اصلي تئاترشهر بود. توضيح جلال تهراني براي انتخاب اين
زمان اجرا اين است:
«قرار بود اجراي ما از شش دي شروع شود و تا 10 بهمن
اجرا داشته باشيم اما به دليل تعليق تفاهمنامه ميان اداره كل هنرهاي نمايشي
با تالار مولوي، برنامههاي اين تالار 15 روز دچار وقفه شد و اجراي ما هم
از شش دي به 18 دي تغيير كرد و باز هم به دليل مشكلي ديگر به 25 دي موكول
شد و حالا حتي مطمئن نيستم در اين تاريخ هم به اجرا برويم.»
اينها را جلال
تهراني ميگويد در شرايطي كه همراه بازيگرانش در كارگاه دكور تالار مولوي
مشغول ساخت و ساز دكور نمايشند. گروه همان گروه است، متن هم همان متني كه تابستان 81 در تالار مولوي اجرا
شده بود اما اين بار گروه زاويه ديدشان را نسبت به متن تغيير دادهاند:
«عوض كردن زاويه ديد به معني اين نيست كه جهانبيني تازهاي را بر كار حاكم
كردهايم. روش من هميشه اين است كه با يك پرسش اصلي سراغ يك پروژه ميروم و
ميكوشم پاسخهاي آن را در طول تمرين پيدا كنم و از اين راه آرامآرام
ايده اجرايي شكل ميگيرد.»در راستاي همين تغييرات است كه بازيگري ديگر به گروه اضافه شده است، ريحانه
خاتمي كه قرار است نقش خانمي را بازي كند. اما شايد مهمترين تغيير، همراه
شدن عليرضا مشايخي با اين گروه تئاتري باشد. آهنگساز نوگراي ايراني كه تا
به حال تمام پيشنهادهای سينماگران و تئاتريهاي بزرگ را بيپاسخ گذاشته اما
اين بار قطعهاي 15دقيقهاي براي نمايش«مخزن» ساخته است. تهراني به احترام
اين هنرمند و در راستاي قدرشناسي از او بخشي از اجرا را به شنيده شدن كامل
موسيقي مشايخي اختصاص داده تا موسيقي او در زير بار ديالوگها گم نشود:
«به احترام عليرضا مشايخي تصميم گرفتم يك قطعه 15دقيقهاي از موسيقي او به طور كامل پخش شود و اين امكان را براي تماشاگر فراهم ميكنيم تا قطعهاي كامل از اين هنرمند بشنود.»
«اون فقط نيگا ميكرد. حيرون بود انگار. نميدونم خنده بود رو لباش، گريه بود كه من يه آن چشم بهش افتاد به چش خواهري تو اون هير و وير. فقط نيگا ميكرد... .»
بازيگران مشغول كارند... .