این روزها زمزمه ی عدم برگزاری هجدهمین جشن واره تئاتر استان تهران ، موجی از اما و اگر ها را در میان هنرمندان تئاتر استان تهران و حتی برگزار کنندگان این جشن واره به پا کرده است . جشن واره ای نسبتا قدیمی که برای هنرمندان تئاتر استان ، کاملا شناخته شده است . هنرمندانی که یک سال تمام وقت و انرژی خود را برای حضور در این جشن واره متمرکز کرده اند و بعضا متحمل برخی هزینه ها اعم از اجباری و خود خواسته نیز شده اند . با نگاهی اجمالی به سیاست های چند دوره ی گذشته ی جشن واره تئاتر استان ، این نکته کاملا مشخص است که برگزار کنندگان به قصد ایجاد شور و نشاط تئاتری در شهرستان ها ، یکی از شرایط شرکت در جشن واره را اجرای عمومی در سطح شهرستان ها مقرر کرده اند . اما این شرط جدای از ایجاد شور و نشاط تئاتری ، باعث ایجاد هزینه هایی بدون بازگشت سرمایه برای این هنرمندان نیز شده است .

گروه های تئاتری جهت آماده شدن برای حضور در جشن واره موظف به اجرای عموم هستند و لذا این اجراها هزینه هایی از جمله هزینه ی دکور ، گریم ، تبلیغات و ... را بر آنها تحمیل می کند . هزینه هایی که کاملا شخصی و از جیب همین هنرمندان ، بدون دریافت حتی یک ریال کمک مالی پرداخت می شود و تنها انگیزه ی آنها از پذیرفتن این هزینه ها حضور در جشن واره ی تئاتر استان و دیده شدن آنها می باشد . در چند دوره ی اخیر برگزاری جشن واره تئاتر استان تهران به جز هزینه های تحمیلی مذکور ، هنرمندان متقاضی حضور در جشن واره تئاتر استان ، هزینه ی دیگری را هم بالاجبار متحمل می شوند : هزینه ی فیلمبرداری از نمایش ها که خود باعث ایجاد هزینه های دیگری در وقت و سرمایه ی این هنرمندان می شود . با وجود انتقاد به این سیاست و این اصل حرفه ای که تئاتر یک هنر زنده است و هرگز از طریق فیلم نمی توان به نقاط ضعف و قوت یک اثر تئاتری پی برد باز هم هنرمندان ، خود را مجبور به رعایت این قانون می دانند . حال برای روشن شدن منظور نظر نگارنده ، یک گروه تئاتری را در نظر بگیرید که بنا به عادت هر ساله از ابتدای سال یک متن نمایشی را انتخاب نموده و پس از مشخص نمودن بازیگران و عوامل حدود چهار تا پنج ماه تمرین سخت را با صرف هزینه های معمول و متداول به جان می خرد . حال که نمایش آماده ی شرکت در مرحله ی بازبینی جشن واره است از او می خواهند که ابتدا اجرای عمومی برود آن هم با تایید اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خودش . گروه با هزار اما و اگر و با وجود مشکلات مالی شدید و عدم امکانات کافی برای اجرای نمایش در شهرستان ها و عدم دریافت حتی یک ریال کمک مالی از متولیان فرهنگ و ارشاد شهرستان ، نمایش آماده شده را به اجرای عموم می گذارد . بعد به او می گویند که حالا فیلم اجرای عموم یا یکی از اجراهای تمرینی خود را برای شرکت در جشن واره به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران ارسال نمایید آن هم با یک نامه از اداره ی ارشاد و سه نسخه از فیلم نمایش و یک نسخه پرینت متن تایپ شده و یک نسخه سی دی متن تایپ شده در محیط word . تا اینجای کار هنوز اتفاق خارقالعاده ای نیافتاده است اما ... تصور کنید ناگهان به عوامل اجرایی گروه نمایش فوق بگویند : حالا بروید ، اگر و فقط اگر جشن واره برگزار بشود ، نمایش های منتخب را اعلام می کنیم . تازه معلوم هم نیست که جشن واره اصولا برگزار بشود یا خیر و این که چه زمانی آثار منتخب اعلام می شوند و شاید اصلا اعلام نشوند ... سوال نگارنده مثل بسیاری از خوانندگان این مطلب این است که اگر بنا به برگزاری جشن واره نبود ، چرا مشقت و هزینه های مذکور را ( که تنها بخشی از مشکلات گروه های نمایشی است ) به گروه های تئاتری شهرستان ها تحمیل کردیم ؟ رسم ادب ، فرهنگ و انصاف ایجاب می کند که اگر بنا نیست جشن واره ای برگزار شود هزینه ای هم تحت عنوان جشن واره به هنرمندان تحمیل نشود . هرچند باز هم نگارنده همچون بسیاری از خوانندگان این مطلب معتقد است ؛ بعید به نظر می رسد دولت تدبیر و امید در اولین سال سکان داری دولت و جناب آقای دکتر جنتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید با توجه به خدمات ، تدابیر خردمندانه و امید هایی که در دل مردم این مرز و بوم از ابتدای اسقرار دولت بوجود آورده اند قصد نا امید کردن امید های هنرمندان تئاتری شهرستان های استان تهران را داشته باشند . به امید فردایی بهتر برای ایران عزیز